به گزارش سرویس فرهنگی هنری افق تهران، رضا واعظی عضو هیأت علمی دانشگاه صداوسیما اظهار داشت: سرویسهای اشتراک ویدئو مرهون نگاه تجاری به حوزه فرهنگ است. معتقدم به این دلیل که مجموعه سازی از کارکردهای اصلی تلویزیون محسوب میشود، همچنان میتوان نقش محوری برای این رسانه قائل شد.برخلاف سینما که بعد از گذشت مدتی از نمایش یک فیلم تماشاگران آن را فراموش میکنند و کمتر پیش میآید که یک فیلم جریان سازی کند.
وی به مزیت سرویسهای اشتراک ویدئو در قیاس با دیگر ابزارهای رسانهای اشاره کرد و افزود: سهولت، در دسترس بودن، ارزان قیمت بودن در قیاس با سایر رسانهها مانند سینما، عدم وجود محدودیت زمانی برای استفاده از خدمات آن در طول شبانه روز را میتوان به عنوان مهمترین مزایای استفاده از این سرویسها برشمرد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اما امروزه متاسفانه این سرویسها در مسیری گام بر میدارند که اگر آنها را در تقابل با فرهنگ اصیل دینی و ملی ندانیم، دست کم باید اذعان کرد که بخشی از محتوایی که ارائه میدهد این مفاهیم را تخریب،تضعیف، تقلیل ارزش کرده که ماحصل آن بی تفاوت کردن بخشی از جامعه به مفاهیم ارزشمند دینی و ملی میشود.
واعظی اذعان کرد: تصور میکنم که بخشی از این چالشها به نگاه مدیران آنها بر میگردد که صرفاً «مسائل اقتصادی و کسب منفعت» اولویت تولید محتوا برای آنها است. جالب است که بدانید، گردش مالی سرویسهای اشتراک ویدئو سالانه حدود هر سال حدود ۲۰۰ میلیارد تومان گردش مالی است که از طریق تولید حدود ۱۰ عنوان سریال و حداقل ۶۰ فیلم سینمایی تأمین میشود.
وی ادامه داد: اداره کنندگان سرویسهای اشتراک ویدئو با دور زدن قوانین، تلاش میکنند با استفاده از مضامینی که سینما و تلویزیون نمیتوانند آنها را نمایش دهند، در میدان رقابت با این دو برتری پیدا کنند و برای پیروزی در این رقابت از هیچ کاری فروگذار نیستند. ابتداییترین تلاش آنها عقد قراردادهای سنگین اقتصادی با ستارههایی است که رسانۀ ملی مطرح میکند، آنها در این بسترها محتوا تولید میکنند و گاهی تلاش میکنند تا حاشیههای غیرواقعی بسازند، بلکه گوی سبقت از رسانۀ ملی بربایند!
واعظی درباره رغبت سرویسهای اشتراک ویدئو به ساخت سریال نیز خاطرنشان کرد: مهمترین علل گرایش سرویسهای اشتراک ویدئو به تولید سریال، موفقیت سریالها در رسانۀ ملی نسبت به فیلمهای تلویزیونی است. مجموعههای تلویزیونی جذابیت خود را مرهون موارد زیادی از جمله ایجاد عادت و احساس نیاز درون مخاطب، افزایش منفعت مالی نسبت به سایر تولیدات،ماندگاری و اثرگذاری بیشتر در ذهن مخاطبان هستند. البته معتقدم سینما برغم کاستی ها و مشکلات محتوایی که دارد از پختگی بیشتری برخوردار است.
وی در ادامه همچنین به تبعات فرهنگی این تولیدات اشاره کرد و در این باره عنوان داشت: عادی سازی ناهنجاریها، هنجارشکنی (در گویش ها، الفاط، دیالوگ ها و لوکیشن ها)، تساهل گرایی فرهنگی و اجتماعی، ترویج بی اعتمادی به همسر، دوست، خانواده، نهادهای اجتماعی، اعتقادات و حاکمیت، عادی سازی روابط خارج از عرف، مغایر با ارزش ها و باورهای ملی و اعتقاد، ترویج پنهان غیراخلاقی خارج از ضابطه، ترویج سبک زندگی خاص (مراسمات مذهبی تا جشن هایی که در تعارض با فرهنگ اصیلی ایران است)، اغراق در نمایش زندگی طبقۀ ثروتمند کشور که کسر کوچکی از جمعیت ایران محسوب میشوند و در نتیجه ایجاد سرخوردگی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نارضایتی عمومی بین مردم به خصوص جوانان بخشی از تبعات فرهنگی محتوای نامناسب آنها است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد، محتوای نامناسب این سرویسها سبب ایجاد نوعی نافرمانی مدنی و دهن کجی به حاکمیت و تفکر حاکم بر جامعه میشود. ایجاد دوگانههای فرهنگی در ذهن مخاطب به خصوص جوانان از دیگر نقاط ضعف سرویسهای اشتراک ویدئو است که باید به آن اشاره کرد. معتقدم که سوءمدیریت فرهنگی باعث شد تا مشکلات وی او دیها به این آسیبها ختم شود.
واعظی در خصوص محتوای سریال دراکولا آخرین ساخته مهران مدیری اشاره کرد و افزود: نمادهای به کار رفته در سریال دراکولا هیچ قرابتی با فرهنگ ایرانی ندارد. موقعیتهای فیلمبرداری در این سریال زندگی افرادی را بازآفرینی میکند که تفاوتهای مبنایی با زندگی اغلب مردم ایران دارد، چند درصد از مردم ایران در منزل خود باغوحش دارند، مراسمهای عزا و شادی خود را مانند آنچه در سریال میبینیم، برگزار میکنند یا تاکسی مسافرتهای درون شهری آنها بالگرد خصوصی است! نمایش چنین صحنههایی دستآوردی غیر از دلسردی جوانان از زندگی نخواهد داشت، این نارضایتی در جلوههای مختلف اجتماعی بروز ظاهری پیدا خواهد کرد. شوخیهای زننده، ترویج اباهه گری، خیانت و عمومیت دادن به ناهنجاریهای موردی از نقاط ضعف دراکولا است.
وی در پایان یادآور شد: دربارۀ مورد آخر مشخصاً باید گفت که این سریال انگشت اتهام را متوجۀ خیریههای سطح کشور میکند. میپذیریم که مقصود سازندگان سریال نمایش یک آسیب اجتماعی است اما این کار باید با ظرافت انجام شود، ضروری است که محتوای سریال به نحوی باشد که جامعه را بدبین نکند. خیریههای متعددی در سطح کشور وجود دارند که زندگی بسیاری از مستضعفان به فعالیتهای آنها وابسته است بنابراین سازندگان سریالهایی که در بستر شبکههای پخش خانگی توزیع میشود باید مبتنی بر ارزشهای فرهنگی ما باشد و پیامهایی که صادر میکند مخاطب را دچار ابهام نکند، اثری که مخاطب ایرانی دارد باید مبتنی بر فرهنگ ایرانی باشد.
انتهای پیام/