تاریخ : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳

اخبار لحظه

رشد تولید فولاد خام ایران در سه ماهه ۲۰۲۴ افزایش قیمت مسکن در تهران معرفی جاذبه‌‎های گردشگری تهران در دستور کار شهرداری تهران کمبود ویتامین B۱۲ سبب کاهش اشتها تغییرات اقلیمی بحران جدیدی برای بناهای تاریخی واگن‌های چینی در تهران به زودی مصوبات کمیسیون اصل نود در حوزه قیمت‌گذاری صحیح آرد و نان بررسی جداول لایحه بودجه ۱۴۰۳ در مجلس قطع اینترنت برای برگزاری کنکور جزییات جدید از تغییر حقوق کارگران جمع آوری مشعل‌های گازی واحدهای پتروشیمی تلاش تولیدکنندگان فولاد ایران برای کاهش تولید تحریم‌ها عامل کاهش مشتریان محصولات فولادی ایران افزایش ۲۰ درصدی مستمری بازنشستگان کاهش بسیار جزئی نرخ بهره بین بانکی در هفته اول اردیبهشت سرنوشت لایحه افزایش تعطیلات آخر هفته نوشیدنی‌های مفید در میان وعده کودکان ممنوعیت ساخت و ساز در جوار تماشاخانه سنگلج استقلال پرافتخارترین تیم ایران در آسیا مشکل استقلال با مالک جدید پرسپولیس آغاز به کار هیات امنای محلات تهران در روز شوراها انتقاد از عملکرد شهردار در بی‌توجهی به تکثر سلایق فرهنگی تهران پیش‌بینی وضعیت تورم در ایران شرکای تجاری معدنی در سال ۱۴۰۲ مهم‌ترین راهبردهای صنعت پتروشیمی در سال ۱۴۰۳ رونق صادرات با حذف ارز نیمایی در صنعت فولاد حذف سازه جدید در عمارت منسوب به فخرالدوله بیماری‌های قلبی از شایع‌ترین علل مرگ‌ در دنیا افزایش کاذب قیمت مسکن در بازار افتتاح بلدیه تا روز تهران کارگران در صف مقدم دفاع از عزت ملی اعلام قیمت کتاب‌های سال تحصیلی جدید دانش‌آموزان اثرات ساعات کاری طولانی بر سلامت تغییر روزهای برگزاری جلسات علنی مجلس حذف «زوج و فرد» در طرح جدید ترافیک پایتخت سرنوشت نامعلوم عمارت مسعودیه تهران

7

عاشق پیراهنم در جشنواره ونیز شدم

  • کد خبر : 42604
  • 28 شهریور 1399 - 10:07
عاشق پیراهنم در جشنواره ونیز شدم
بازیگر افغانستانی بیان‌کرد: جشنواره ونیز خیلی خوب بود. عاشق پیراهنم شده بودم که طراح برایم آماده کرد.

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر افق تهران، بهمن ماه سال گذشته بود که پس از نمایش فیلم “خورشید”، در سالن رسانه‌های جشنواره فیلم فجر، سه، چهار بچه‌ی تقریبا هم سن و سال کل نشست خبری این فیلم را با شیرین‌زبانی‌ها، خنده‌ها و اشک‌هایشان به هم ریختند و یکی از پر سر و صداترین و جذاب‌ترین روزهای جشنواره را ثبت کردند. اما آن چیزی که حضور آن‌ها را متفاوت کرد صرفا بازی خوبشان در فیلم مجیدی نبود، بلکه زندگی آن‌ها بود و کارشان در مترو و خیابان و حس و حالی که از تجربه‌ی بازیگری به دست آورده بودند.

همان موقع خیلی‌ها این نگرانی را درِگوشی یا با صدایی بلند می‌گفتند که خدا کند این بچه‌ها با چنین ذوق و شوقی رها نشوند و آینده‌ای که می‌تواند عوض شود، دوباره به سر چهارراه‌ و دستفروشی برنگردد و حالا این بچه‌ها با درخششی که فیلم‌شان در جشنواره‌ ونیز داشته دلگرم‌تر از قبل هستند که این مسیر را ادامه دهند.

در چند روز گذشته حتما در میان خبرهایی که از جشنواره‌ی فیلم ونیز منتشر شده عکس‌هایی دختری را دیده‌اید که با وجود ماسک روی صورت، شادی در عمق چشمانش می‌درخشید؛ شمیلا شیرزاد دختری ۱۴ ساله ‌است که به همراه برادرش ابوالفضل در فیلم “خورشید” بازی کرده و به دلیل مبتلا شدن نوجوان اصلی فیلم _ روح‌الله زمانی _ بدون همبازی خود راهی جشنواره ونیز شد و به جای او روی صحنه اختتامیه رفت و از این گفت که تا یک سال پیش مشغول دستفروشی در مترو بوده و امثال او و روح‌الله تمام زندگی خود را در خیابان دست فروشی کرده‌اند اما سینما رویاهای‌شان را به آن‌ها برگرداند.

شمیلا شیرزاد که اصالتا افغانستانی است، اما در ایران متولد شده و با پدر و مادر و خواهر بزرگترش و ابوالفضل که دو سال و نیم از خودش کوچک‌تر است زندگی می‌کند؛ یک سال دیر به مدرسه رفته و امسال به کلاس هفتم می‌رود، اما قطعا با حس و حالی متفاوت.

وی در این خصوص اظهار‌کرد: “من قبلا مدرسه کودکان کار می‌رفتم و امسال هم همانجا می‌روم. بعد از اینکه در فیلم «خورشید» بازی کردم حس خیلی خوبی داشتم، دوستانم هم خوشحال بودند، اما من اصلا رفتارم را تغییر ندادم و خودم را برای آن‌ها نمی‌گیرم چون کلا با دوستانم رابطه خوبی دارم و رفتارم تغییری نکرد. با این حال شرایط زندگی‌ هم خودم و هم خانواده‌ام خیلی تغییر کرده و دیگر در خیابان کار نمی‌کنم، گرچه زندگی هنوز سختی دارد ولی من بعد از «خورشید» دیگر کار نکردم.”

وی تصریح‌کرد: از این به بعد دوست دارم این راه را تا آخر ادامه دهم و به شیوه‌ای دیگر کار کنم. دلم نمی‌خواهد به کار در مترو برگردم؛ قبلا هم به بازیگری علاقه داشته و موقعیت‌هایی هم پیش آمده بود که به نتیجه نرسیدند. بازیگری را خیلی دوست داشتم. چند بار قبلا در مترو خانم‌هایی مرا دیده بودند و به کارگردانشان معرفی کرده بودند. پیش چند نفر هم رفتم اما خبری نشد.

آنطور که  از علاقه به بازیگری می‌گوید این تصور پیش می‌آید که حتما فیلم و سریال ایرانی که راحت‌تر در دسترس هستند، زیاد دیده و خیلی از بازیگران را هم باید بشناسد، اما پاسخ او غیرمنتظره است. «من خیلی فیلم می‌بینیم اما بیشتر فیلم هندی، برایم جذاب هستند و آن‌ها را خیلی دوست دارم. همین‌ فیلم‌ها باعث شدند از بازیگری خوشم بیاید.»

وقتی این بازیگر افغانستانی حرف از بازیگران مورد علاقه‌اش ‌شد، توضیح‌داد:‌ “از بین ایرانی‌ها قبلا خیلی زیاد پیگیر نبودم و دقت نمی‌کردم چه کسانی بازی می‌کنند، اما از هندی‌ها امیرخان، شاهرخ‌خان، سلمان‌خان و کاترینا کیت را خیلی دوست دارم. البته الان دیگر وضع عوض شده و هم فیلم‌های ایرانی را بیشتر می‌بینم و هم مهم است ببینم بازیگرانش چه کسانی هستند.”

به نظر می‌رسد وی برای جبران فیلم‌های ندیده ایرانی خیلی جدی شده است. “بعد از جشنواره فجر و فیلم خورشید روزی یک فیلم دانلود می‌کردم و می‌دیدم مثل “متری شیش و نیم”و “تنگه ابوقریب” که آن را ابوقَریب می‌خواند. وقتی می‌گویم این فیلم‌ها که مناسب سن تو نیستند می‌گوید:‌ “من این فیلم‌ها را بیشتر دوست دارم؛ هیچ وقت برایم مهم نبوده که فیلمی به سنم می‌خورد یا نه، چون فیلم دیدن را دوست دارم و ترجیح می‌دادم یک چیزی باشد که نگاه کنم.”

شیرزاد با این حال تعریف می‌کند که اگرچه اهل تلویزیون و سریال نیست، گاهی کارتون تماشا می‌کرده که بیشتر سیندرلا و باب اسفنجی بودند؛ کار کردن در بیرون از خانه در نوع علاقه‌اش به فیلم‌هایی که با سن و سالش همخوانی ندارد اثر داشته است.

وی که به تازگی از ونیز برگشته، از این اولین تجربه سفر خارجی خود خاطراتی شیرین دارد.‌ “جشنواره ونیز خیلی خوب بود. عاشق پیراهنم شده بودم که طراح برایم آماده کرد. کسانی که مرا در خیابان می‌دیدند قلب نشان می‌دادند و می‌گفتند فیلم را دوست داشتند. خیلی مهربان بودند ولی دوست داشتم خودم می‌توانستم با آن‌ها صحبت کنم یا متوجه شوم چه می‌گویند. ابوالفضل هم دوست داشت بیاید ولی ناراحت نشد از اینکه نتوانست بیاید. فقط مدام زنگ می‌زد می‌گفت، چی می‌خوری؟ یک بار گفتم که مثلا خرچنگ می‌خورم و بعد هر بار می‌گفت برایم خرچنگ بیاور!”

شیرزاد در پایان خاطرنشان‌کرد: ” ابوالفضل از من کوچکتر است ولی او هم خیلی دوست دارد بازی کند. اصلا اول او برای بازی در فیلم انتخاب شده بود. بعد مدیر آن‌ها گفته بود او یک خواهر هم دارد و یک روز که در مدرسه بودیم آقای مجیدی با چند تا از دوستانشان آمدند و مرا هم دیدند و این طوری انتخاب شدیم.”

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://ofoghtehran.ir/?p=42604
  • 28 بازدید

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.