تاریخ : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳

اخبار لحظه

وضعیت نگران کننده تورم در سال ۱۴۰۳ فاصله زیاد تهران تا مناسب سازی شهر برای معلولان افزایش ۵۱ درصدی صادرات مشتقات نفتی ایران به قاره آفریقا برگزاری نمایشگاه استانی آثار کمتردیده شده موزه ملی ایران قیمت آپارتمان در شرق تهران ضرورت شفاف‌سازی شهریه مدارس غیردولتی موافقت نمایندگان با لایحه تمدید مهلت اجرای قانون اساسنامه شرکت ملی پست ایران راهکارهای پیشگیری از ابتلا سندرم ناخن زرد افزایش تولید فولاد خام ایران ضرورت تک نرخی شدن ارز برای پیشرفت فولاد کشور ساخت بزرگراهی جدید در تهران تخلف افزایش کرایه‌های تاکسی بیش از ۴۵ درصد عوارض مصرف خودسرانه داروهای بدون نسخه جزئیات طرح ساماندهی بازار مسکن و اجاره‌بها عزم دولت سیزدهم برای حل مشکل مسکن تعطیلی تمرینات استقلال پیشنهاد وزارت ورزش برای تعیین مدیریت پرسپولیس و استقلال رشد تولید فولاد خام ایران در سه ماهه ۲۰۲۴ افزایش قیمت مسکن در تهران معرفی جاذبه‌‎های گردشگری تهران در دستور کار شهرداری تهران کمبود ویتامین B۱۲ سبب کاهش اشتها تغییرات اقلیمی بحران جدیدی برای بناهای تاریخی واگن‌های چینی در تهران به زودی مصوبات کمیسیون اصل نود در حوزه قیمت‌گذاری صحیح آرد و نان بررسی جداول لایحه بودجه ۱۴۰۳ در مجلس قطع اینترنت برای برگزاری کنکور جزییات جدید از تغییر حقوق کارگران جمع آوری مشعل‌های گازی واحدهای پتروشیمی تلاش تولیدکنندگان فولاد ایران برای کاهش تولید تحریم‌ها عامل کاهش مشتریان محصولات فولادی ایران افزایش ۲۰ درصدی مستمری بازنشستگان کاهش بسیار جزئی نرخ بهره بین بانکی در هفته اول اردیبهشت سرنوشت لایحه افزایش تعطیلات آخر هفته نوشیدنی‌های مفید در میان وعده کودکان ممنوعیت ساخت و ساز در جوار تماشاخانه سنگلج استقلال پرافتخارترین تیم ایران در آسیا

14

به شوهرم خیانت کردم!!!

  • کد خبر : 3224
  • 21 مهر 1397 - 6:57

اعترافات زن ۲۷ ساله در رابطه با خیانت به همسرش گفت: وحید شوهر بسیار مطیعی بود و کاری به رفت و آمدهای من نداشت در همین روزها من با زنانی معاشرت می کردم که یا ارتباط خیابانی با مردان غریبه داشتند یا مدت کوتاهی در عقد موقت بودند. همسرم هیچ گاه به من اعتراض نمی […]

https://ofoghtehran.ir

اعترافات زن ۲۷ ساله در رابطه با خیانت به همسرش گفت: وحید شوهر بسیار مطیعی بود و کاری به رفت و آمدهای من نداشت در همین روزها من با زنانی معاشرت می کردم که یا ارتباط خیابانی با مردان غریبه داشتند یا مدت کوتاهی در عقد موقت بودند. همسرم هیچ گاه به من اعتراض نمی کرد و من از همه امکانات برخوردار بودم با آن که صاحب دو فرزند دیگر نیز شده بودم همچنان به معاشرت با این گونه دوستان ادامه می دادم.

به گزارش سرویس اجتماعی افق تهران، به نقل از روزنامه خراسان، زن جوان به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: در یک خانواده ۸ نفره به دنیا آمدم. پدرم با آن که بیسواد بود با کارگری زندگی ما را تامین می کرد تا این که ۱۰ سال قبل با مرگ پدرم زندگی مان آشفته شد. مادرم مدتی بعد از ماجرای فوت پدر، به عقد موقت مردی درآمد و زندگی جدید خود را آغاز کرد.

در همین شرایط، دو خواهر دیگرم نیز از همسرانشان طلاق گرفتند و به زندگی مجردی روی آوردند. من هم که تحصیلاتم را در مقطع کاردانی تمام کرده بودم با جوانی که عاشقش شده بودم ازدواج کردم ولی زندگی ما نیز دوامی نداشت چرا که من دوست داشتم آزاد باشم و با هرکس که می خواهم ارتباط برقرار کنم ولی همسرم جوان مغروری بود که حتی در نوع پوشش من دخالت می کرد به همین خاطر از او طلاق گرفتم تا راحت تر زندگی کنم. مدتی بعد به طور اتفاقی در یکی از مراکز خرید با جوانی به درد دل پرداختم که دچار اختلافات خانوادگی باهمسرش شده بود و با قهر همسرش به تنهایی زندگی می کرد.

دقایقی بعد قرار شد وحید مرا به عقد موقت خودش دربیاورد تا به این طریق زهر چشمی از همسرش بگیرد. اما هنوز دو ماه از این ماجرا نگذشته بود که متوجه شدم باردار هستم دیگر راه بازگشت نداشتم بنابراین از وحید خواستم تا همسرش را طلاق بدهد. او هم با آن که در دو راهی قرار داشت ولی به خاطر فرزندش مجبور به طلاق همسرش شد.

وحید شوهر بسیار مطیعی بود و کاری به رفت و آمدهای من نداشت در همین روزها من با زنانی معاشرت می کردم که یا ارتباط خیابانی با مردان غریبه داشتند یا مدت کوتاهی در عقد موقت بودند. همسرم هیچ گاه به من اعتراض نمی کرد و من از همه امکانات برخوردار بودم با آن که صاحب دو فرزند دیگر نیز شده بودم همچنان به معاشرت با این گونه دوستان ادامه می دادم. تا این که من هم به تقلید از آن ها سعی کردم در ارتباط با مردان غریبه از آن ها اخاذی کنم. مدتی بعد در یکی از خیابان های مشهد با «نوذر» که جوانی خوش سیما بود آشنا شدم و خودم را زنی مطلقه معرفی کردم. او پیشنهاد کرد که مرا به عقد موقت خودش درآورد اما من با این بهانه که فعلا آمادگی ازدواج ندارم به عناوین مختلف از او پول می گرفتم و برای خودم لباس و ادکلن های گران قیمت می خریدم. این ولخرجی ها آن قدر زیاد بود که همسرم به من مشکوک شد اما به او گفتم این پول ها را مادرم به من می دهد. مدتی بعد از این ماجرا روزی با نوذر در خانه قرار گذاشتم چرا که همسرم قرار بود به شهرستان برود و مطمئن بودم به خانه بازنمی گردد اما ساعتی بعد ناگهان او در اتاق را گشود.

 

انتهای پیام/

تابناک

لینک کوتاه : https://ofoghtehran.ir/?p=3224
  • 71 بازدید

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.