افزونه پارسی دیت را نصب کنید

اخبار لحظه

افزایش ظرفیت تولید نفت در دولت چهاردهم افزایش چشمگیر قیمت نفت سنگین ایران افزایش ۳۷ میلیون تنی ظرفیت صنعت پتروشیمی ابلاغ قانون اصلاح نظارت بر رفتار نمایندگان واکنش زاکانی به قطعی برق چراغ‌های راهنمایی شکل‌گیری احتمالی رانت با تشکیل هیئت امنای محلات سیاست شهرداری، واردات اتوبوس و تراموا در کنار خرید از تولیدکنندگان داخلی وضعیت تهران در بحران افزایش سقف پرداخت رمزارزها کاهش خام فروشی از سیاست‌های دولت تولید بیش از یک میلیارد متر مکعب گاز ضرورت تقویت‌ ظرفیت‌های گردشگری داخلی تحویل ۱.۸ میلیون مگاوات برق به شبکه سراسری توسط پتروشیمی‌ها آخرین جزئیات طرح حذف کارت سوخت تخفیف ۵۰ درصدی برج میلاد به مناسبت نیمه شعبان نقش ویتامین دی در کاهش خطر ابتلا به سرطان بهترین دمنوش‌ها برای سرماخوردگی مهاجم پرسپولیس در لیگ یک ترکیه خروج استقلال از جام حذفی رونمایی از سند محوطه باستانی ازبکی چالش‌های خودروهای برقی در تهران جزئیات اعطای کالای رایگان به کارمندان دولت اعلام زمان واریز یارانه کالابرگ الکترونیکی حذف برگزاری امتحانات نهایی پایه دهم تداوم قطعی‌های برق در جای خالی انرژی‌های تجدیدپذیر محصولات فولادی جایگزین مناسب نفت در سبد صادرات ایران چالش قیمت‌گذاری دستوری در صنعت فولاد فساد و رانت موجب ناراحتی مردم اعلام مبلغ طرح ترافیک سال ۱۴۰۴ در تهران افزایش ۶ درصدی تحویل گاز به نیروگاه‌ها در فصل سرد افزایش ۳۲ درصدی بهای خدمات مراکز تفریحی تهران در سال ۱۴۰۴ پیشنهاد تشکیل کمیته تخصصی به منظور ارزش گذاری دقیق آثار هنری رسیدگی به مشکلات معیشتی مهمترین اولویت کشور فعالیت مراکز معاینه فنی شهر تهران ورد تراموا به تهران از سال آینده ایران، پایتخت گردشگری کشورهای عضو اکو

14

به شوهرم خیانت کردم!!!

  • کد خبر : 3224
  • ۲۱ مهر ۱۳۹۷ - ۶:۵۷

اعترافات زن ۲۷ ساله در رابطه با خیانت به همسرش گفت: وحید شوهر بسیار مطیعی بود و کاری به رفت و آمدهای من نداشت در همین روزها من با زنانی معاشرت می کردم که یا ارتباط خیابانی با مردان غریبه داشتند یا مدت کوتاهی در عقد موقت بودند. همسرم هیچ گاه به من اعتراض نمی […]

https://ofoghtehran.ir

اعترافات زن ۲۷ ساله در رابطه با خیانت به همسرش گفت: وحید شوهر بسیار مطیعی بود و کاری به رفت و آمدهای من نداشت در همین روزها من با زنانی معاشرت می کردم که یا ارتباط خیابانی با مردان غریبه داشتند یا مدت کوتاهی در عقد موقت بودند. همسرم هیچ گاه به من اعتراض نمی کرد و من از همه امکانات برخوردار بودم با آن که صاحب دو فرزند دیگر نیز شده بودم همچنان به معاشرت با این گونه دوستان ادامه می دادم.

به گزارش سرویس اجتماعی افق تهران، به نقل از روزنامه خراسان، زن جوان به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: در یک خانواده ۸ نفره به دنیا آمدم. پدرم با آن که بیسواد بود با کارگری زندگی ما را تامین می کرد تا این که ۱۰ سال قبل با مرگ پدرم زندگی مان آشفته شد. مادرم مدتی بعد از ماجرای فوت پدر، به عقد موقت مردی درآمد و زندگی جدید خود را آغاز کرد.

در همین شرایط، دو خواهر دیگرم نیز از همسرانشان طلاق گرفتند و به زندگی مجردی روی آوردند. من هم که تحصیلاتم را در مقطع کاردانی تمام کرده بودم با جوانی که عاشقش شده بودم ازدواج کردم ولی زندگی ما نیز دوامی نداشت چرا که من دوست داشتم آزاد باشم و با هرکس که می خواهم ارتباط برقرار کنم ولی همسرم جوان مغروری بود که حتی در نوع پوشش من دخالت می کرد به همین خاطر از او طلاق گرفتم تا راحت تر زندگی کنم. مدتی بعد به طور اتفاقی در یکی از مراکز خرید با جوانی به درد دل پرداختم که دچار اختلافات خانوادگی باهمسرش شده بود و با قهر همسرش به تنهایی زندگی می کرد.

دقایقی بعد قرار شد وحید مرا به عقد موقت خودش دربیاورد تا به این طریق زهر چشمی از همسرش بگیرد. اما هنوز دو ماه از این ماجرا نگذشته بود که متوجه شدم باردار هستم دیگر راه بازگشت نداشتم بنابراین از وحید خواستم تا همسرش را طلاق بدهد. او هم با آن که در دو راهی قرار داشت ولی به خاطر فرزندش مجبور به طلاق همسرش شد.

وحید شوهر بسیار مطیعی بود و کاری به رفت و آمدهای من نداشت در همین روزها من با زنانی معاشرت می کردم که یا ارتباط خیابانی با مردان غریبه داشتند یا مدت کوتاهی در عقد موقت بودند. همسرم هیچ گاه به من اعتراض نمی کرد و من از همه امکانات برخوردار بودم با آن که صاحب دو فرزند دیگر نیز شده بودم همچنان به معاشرت با این گونه دوستان ادامه می دادم. تا این که من هم به تقلید از آن ها سعی کردم در ارتباط با مردان غریبه از آن ها اخاذی کنم. مدتی بعد در یکی از خیابان های مشهد با «نوذر» که جوانی خوش سیما بود آشنا شدم و خودم را زنی مطلقه معرفی کردم. او پیشنهاد کرد که مرا به عقد موقت خودش درآورد اما من با این بهانه که فعلا آمادگی ازدواج ندارم به عناوین مختلف از او پول می گرفتم و برای خودم لباس و ادکلن های گران قیمت می خریدم. این ولخرجی ها آن قدر زیاد بود که همسرم به من مشکوک شد اما به او گفتم این پول ها را مادرم به من می دهد. مدتی بعد از این ماجرا روزی با نوذر در خانه قرار گذاشتم چرا که همسرم قرار بود به شهرستان برود و مطمئن بودم به خانه بازنمی گردد اما ساعتی بعد ناگهان او در اتاق را گشود.

 

انتهای پیام/

تابناک

لینک کوتاه : https://ofoghtehran.ir/?p=3224
  • 234 بازدید

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

بایگانی شمسی