به گزارش سرویس اقتصادی افق تهران؛ در حقیقت نیمی از فولاد در صنعت ساختمانی، ۱۲ درصد در خودروسازی و ۱۶ درصد در تجهیزات مکانیکی استفاده میشود، این در حالی است که صنعت فولاد در ایران تنها در بخش میانی یعنی تولید شمش و در نهایت فولاد ساختمانی به خوبی رشد کرده و از تولید فولادهای خاص و آلیاژی با ارزشافزوده بالا باز مانده است، اگر در نظر بگیریم که تولید فولاد جهان ۱.۹میلیارد تن است، ۱۲ درصد آن به فولادهای با ارزشافزوده بالا اختصاص دارد، این در حالی است که در سال ۱۴۰۰، از تولید ۳۰ میلیون تن فولاد در کشور، تنها نزدیک به ۶۰۰ هزار تن آن را فولادهای با ارزشافزوده بالا به خود اختصاص داده است.
تولید محصولات و گریدهای جدید صنعتی در صنعت فولاد به دو دلیل عمده میتواند برای فولادسازان داخلی حائز اهمیت باشد، نخست اینکه تولید این محصولات ارزشافزوده و درآمدهای بالایی را برای شرکتهای تولیدکننده به همراه خواهد داشت؛ دوم اینکه تولید محصولات با ارزشافزوده بالا میتواند بازارهای صادراتی بسیار خوبی برای کشور ایجاد کند.
درباره ضرورت پیش رفتن به سمت تولید فولادهای خاص که میتواند ارزشافزوده بیشتری را برای این صنعت رقم بزند، محمدحسین بصیری کارشناس فولاد عنوان کرد یکی از تراژیکترین مسائل در کشور ما، صادرات مواد خام با ارزشافزوده پایین است. در زنجیره فولاد ابتدا سنگآهن صادر میکردیم، اما هماکنون به صادرات شمش فولاد رسیدهایم که خود به نوعی صادرات مواد خام به حساب میآید. البته ناگفته نماند که در صنعت فولاد در راستای ایجاد ارزشافزوده یک پله بالا رفتهایم و به تولید ورق نیز رسیدهایم که غالبا در صنعت خودرو به کار گرفته میشود، هرچند که در این زمینه تولیدات ما در کشور چندان بالا نیست و واردات نیز انجام میدهیم. بصیری در ادامه با اشاره به این موضوع که باید بیش از تولید ورق به سمت تولید فولادهای خاص پیش رفت، گفت: در کشور ما تمام سرمایهگذاریها روی تولید فولاد میانی که به نوعی فولاد خام است، انجام شده، درحالیکه باید به سمت تولید فولادهای خاص و آلیاژی پیش برویم.
وی در ادامه با بیان این موضوع که صادرات خام تنها در حوزه فولاد نیست، بیان کرد: ما در زمینه نفت و گاز نیز اقدام به خامفروشی میکنیم و به ارزانترین قیمت آنها را میفروشیم. در صنعت فولاد نیز در نهایت به تولید محصولات شمش رسیدهایم و از تولید فلزات «هایتک» غافل ماندهایم و در این راستا تنها مصرفکننده هستیم، این در حالی است که ما در کشور مواد اولیه معدنی را داریم، بنابراین باید تا انتهای زنجیره ارزش آن پیش برویم. برای مثال در زمینه فلز مس در تولید یک تن کاتد معمولی اگر ۱۰ هزار دلار قیمت صادراتی داشته باشیم، تولید یک کیلو مس ایزوتوپ یک میلیون دلار قیمت دارد؛ این در حالی است که خلوص کاتد مس ۹۹.۹۹ درصد است، اما مس ایزوتوپ ۹۹.۹۹۹۹۹ درصد خلوص دارد. تولید مس ایزوتوپ نیاز به فناوری دارد که ما در داخل به این فناوری نرسیدهایم. در زمینه فولاد نیز چنین است. نبود دانش فنی، عقلانیت و تخصص در صنایع پاییندستی یکی از چالشهای ماست که اجازه نمیدهد به سمت تولید فلزات با ارزشافزوده بالاتر پیش برویم.
این کارشناس فولاد در ادامه با اشاره به این موضوع که باید به سمت تولید فولادهای با ارزشافزوده بالا رفت، عنوان کرد: هماکنون یکی از صادرات مهم در زنجیره فولاد، صادرات شمش است، این در حالی است که شمش فولاد خود به نوعی فولاد خام محسوب میشود، این در حالی است که باید به سمت صنایع پاییندست و تولید فولادهای خاص پیش رفت. متاسفانه زمانی که ما مدعی میشویم باید فراتر از صادرات شمش فولاد پیش برویم، چراکه صادرات شمش خود مصداق صادرات مواد خام است، به یکباره مسوولان تصمیم میگیرند روی صادرات ممنوعیت یا محدودیت اعمال کنند.
بصیری در ادامه خاطرنشان کرد: سیاستها در کشور ما به سمت صنایع پاییندست با ارزشافزوده بالا نیست، این در حالی است که ما از مواد معدنی تجدیدناپذیر استفاده میکنیم و با این روش تولید آنها را به هدر میدهیم. بنابراین باید با سیاستها و مشوقهای هوشمندانه و با سرمایهگذاری صاحب فناوری به سمت سرمایهگذاری در زمینه تولید فولادهای خاص و آلیاژی پیش رفت.
وی ادامه داد: این تراژدی را در زمینه نفت نیز داریم، تنها هنر ما این است که نفت را خام صادر میکنیم و حتی نمیتوانیم از آن بنزین تولید کنیم. یا در زمینه گاز نیز موضوع همین است. گاز را به صورت خام صادر میکنیم. یک زمانی شرکت توتال به کشور ما آمد و در زمینه گاز اکتشافات انجام داد. در آن زمان پیشبینی ما در داخل ۳ میلیارد مترمکعب گاز بود، درحالیکه شرکت توتال با اکتشافات سهبعدی به این نتیجه رسید که ۲۸ میلیارد مترمکعب گاز در کشور ما وجود دارد که کشور قطر از آن بهره میگیرد. همچنین در زمینه گاز نیز صادرات ما خامفروشی است، در حالی که از گاز میتوان چهارمحصول بهدست آورد، اما کماکان صادرات خام داریم.
این کارشناس فولاد در ادامه با تاکید بر این موضوع که یکی از مسائلی که در کشور به آن دچار شدهایم، این مساله است که ادعا داریم همه امور باید به دست توانمند متخصصان داخلی انجام بگیرد، گفت: این درحالی است که این موضوع درست نیست و قرار نیست ما متخصص همه زمینهها باشیم. نزدیک به چندین ده هزار سرمایه در فاز جنوبی وجود دارد، اما این فاز تعطیل شده است و به دلیل نداشتن متخصص داخلی نمیتوانیم این فاز را راهاندازی کنیم و حدود ۲۰ سال است که این گاز میسوزد و مورد استفاده قرار نمیگیرد.
بصیری در ادامه با اشاره به این موضوع که فکر سیاستمداران ما در کشور توسعهای نیست، گفت: ما باید از تجربههای دنیا استفاده کنیم. هر چند باید در صنایع فلزی فولاد، مس، سرب و روی و … کارهایی را انجام بدهیم، اما بر اساس تجربههای کشورهای دنیا باید به سمت تولیدات خاص پیش برویم. در این راستا میتوانیم از کشورهای صاحب فناوری دعوت به عمل آوریم تا در کشور ما حضور داشته باشند تا ما نیز در نهایت بتوانیم از فناوریهای آنها بهره بگیریم که اگر این کشور زمانی در کشور ما حضور نداشته باشد، بدون اتکا به آنها بتوانیم از فناوری آنها بهره بگیریم. همانگونه که در پارسجنوبی خارجیها آمدند و بعد خود صاحب فناوری شدیم. در صنایع دیگر و پاییندست باید خارجیها را به کشور بیاوریم و در صنایعی سرمایهگذاری کنیم که سبب ایجاد ارزشافزوده بالاتری برای ما شود؛ این زمان است که میتوانیم کار را به دست پرتوان متخصصان داخلی بسپاریم.
وی با اشاره به این موضوع که کشورهای توسعهیافته در صنایعی که ایجاد میکنند، به سرعت صاحب فناوری میشوند، گفت: چین با احداث یک کارخانه سیمان و یک واحد کشتیسازی قادر شد که در این صنایع صاحب فناوری شود، اما در کشور ما پس از آنکه ۷۰ کارخانه سیمان ایجاد کردیم، میتوانیم مدعی شویم که صاحب فناوری سیمان هستیم، این درحالیکه باید با کمک فناوری روز دنیا بتوانیم با سرعت بیشتری صاحب یک فناوری در کشور شویم و در نهایت به صنایع پاییندست آن برسیم و از ارزشافزوده آن صنعت در کشور بهرهمند شویم.
انتهای پیام/