تاریخ : پنجشنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳

اخبار لحظه

انتقاد از روش محاسبه سبد معیشت کارگران افزایش سقف تراکنش بانکی به ۲۰۰ میلیون تومان شتاب احیای بناهای تاریخی با مشارکت مردمی ضرورت ارائه گزارش عملکرد سه ساله مدیریت شهری به شورا ورود اولین سری اتوبوس‌های برقی به کشور ناهماهنگی در اشتراک گذاری داده‌های اکتشافی رشد ۵.۵ درصدی تولید فولاد ایران در سال ۱۴۰۲ تمدید مهلت ثبت‌نام‌ کارت بلیت مترو خبرنگاری تا ۱۵ اردیبهشت‌ برق سبز، راه حل کمبود گاز صنایع ضرورت اجرای سیاست تک نرخی شدن ارز تشدید رکود فولاد ایران با تداوم محدودیت‌های چین اعلام جزییات کاهش ساعت کار کارمندان موافقت مجلس با کلیات طرح اصلاح قانون مجازات اسلامی تعویق در زمان ثبت سفارش کتاب‌های درسی کاهش سرانه حفاظت و مرمت بناهای تاریخی تغییر رنگ پل طبیعت به مناسبت روز جهانی هموفیلی ضرورت اقدام جهادی برای ساخت واگن‌ها راهکارهای تخصصی برای مدیریت وزن کمبود ویتامین B۱۲ سبب کاهش اشتها جدیت مصدومیت ستاره استقلال کمبود شدید نیروی کار در بخش دولتی و خصوصی معادن ایران در انتظار رتبه ۷ تولید فولاد جهان تداوم کاهش نرخ بهره بین بانکی در سال جدید کاهش شدید تعداد معادن در حال بهره‌وری بهره‌برداری از ۱۲ طرح پتروشیمی تا پایان سال اختصاص نیمی از بودجه ۱۴۰۳ به حمل و نقل عمومی ضرورت اجرای طرح تقسیم تهران آغاز ثبت‌نام متقاضیان ترمیم نمره از اول اردیبهشت تغییر رقم دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ واگذاری ۱۰۰ بنای تاریخی برای مرمت کاهش تعداد معادن فعال کشور بانک‌ها مشمول تعطیلی پنجشنبه‌ها اصلاح موادی از لایحه تجارت در مجلس آخرین مهلت کودکستان‌ها برای محاسبه شهریه مواد غذایی مفید برای سلامت مو ضرورت جلوگیری از طغیان سفید بالک‌ها در پایتخت

10

انتقام از زنان با درفش به دست

  • کد خبر : 4229
  • 12 آبان 1397 - 11:03
انتقام از زنان با درفش به دست

مرد میانسال که مدتی قبل به بهانه کینه از زنان با درفشی به آنها حمله می‌کرد، خود را در صحنه‌های جرم به یک آدم آهنی تشبیه می‌کند که حسی جز اجرای درست نقشه‌اش نداشته است. به گزارش سرویس اجتماعی افق تهران،آخرین روز‌های مهر ماه تعدادی از زنان و دختران شرق تهران توسط یک موتورسوار مورد […]

https://ofoghtehran.ir

مرد میانسال که مدتی قبل به بهانه کینه از زنان با درفشی به آنها حمله می‌کرد، خود را در صحنه‌های جرم به یک آدم آهنی تشبیه می‌کند که حسی جز اجرای درست نقشه‌اش نداشته است.

به گزارش سرویس اجتماعی افق تهران،آخرین روز‌های مهر ماه تعدادی از زنان و دختران شرق تهران توسط یک موتورسوار مورد حمله قرار گرفته و با شی‌ء تیزی مجروح شدند.

با گزارش این اتفاق مأموران بلافاصله به محل اعزام شدند و سرانجام پس از بررسی‌های تخصصی شبانه روزی عامل این حمله‌های دیوانه وار شناسایی و دستگیر شد. متهم در جریان بازجویی‌ها به جرمش اعتراف کرد و انگیزه‌اش را نفرت از زنان عنوان کرد.

به این ترتیب پرونده تشکیل شد و متهم با صدور قرار قانونی در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

 

گفتگو با متهم

لاغر اندام است. با قدی متوسط و چهره‌ای تکیده و چشم‌های بی‌فروغی که برای مدت زمان زیادی یک مسیر را هدف می‌گیرد، به دیوار تکیه داده است. گفتگو با مردی که با درفش به دختران و زنان حمله کرده و می‌گوید انگیزه‌اش برای این کار نفرت از زنان است، کار سختی بود.

سکوت‌های طولانی‌اش در برابر بسیاری از پرسش‌هایم حتی کار را به مراتب سخت‌تر می‌کرد. مرد ۴۱ ساله در این گفتگو از انگیزه اش، کودکی‌اش و جزئیات صحنه‌های دردناکی گفت که برای زنان به وجود آورده بود.

از دوران کودکی‌ات بگو؟

مادرم روی خواهرم حساس بود و از من می‌خواست مراقبش باشم. من باید سرکار می‌رفتم، مشکلات زندگی را تحمل می‌کردم و مسئولیت زیادی روی دوشم قرار داشت. برایم سخت بود و فشار روحی زیادی داشتم.

از سویی بی‌اعتنایی‌های خانواده پدری‌ام باعث شد تا ترس از ازدواج پیدا کنم. بعد از مدتی هم از خانه بیرون زدم، چون می‌ترسیدم که با اعضای خانواده‌ام دعوا کنم و آن‌ها را کتک بزنم.

من آن زمان ورزش می‌کردم و می‌ترسیدم از زورم علیه اعضای خانواده‌ام استفاده کنم. مدت زیادی هم مشروب مصرف کردم. با کار‌هایی که کردم باعث مرگ مادرم شدم.

مگر مادرت را چطور از دست دادی؟

مادرم سرطان سینه گرفت و فوت کرد. با خودم می‌گفتم کار‌های من باعث شده او عصبی و سرطانش وخیم‌تر شود. مادر موجود مقدسی است؛ تنها کسی است که از زمان به دنیا آمدن با تو است و همراهت است. من قدر مادرم را ندانستم و سال‌ها با این عذاب وجدان سر کردم.

با همسرت چطور آشنا شدی؟

او را خودم انتخاب کردم. اما فکر اینکه پول از کجا بیاورم و آینده پسر دو ساله‌ام چه می‌شود باعث شد شب تا صبح کابوس ببینم. در بیداری هم لحظه‌ای نمی‌شد که به این مسائل فکر نکنم. همه این فشار‌های مالی و دخالت‌های خانواده همسرم هم باعث شد که او به خانه پدرش برود.

چه شد که دست به این کار زدی؟

مشکل اقتصادی، یک مقدار دخالت‌های بی‌مورد اقوام همسرم و یکی دو مورد دیگر هم می‌تواند باشد که بهتر است از آن‌ها نگویم. نمی‌فهمیدم چکار می‌کنم. دست خودم نبود، درست مثل یک آدم آهنی عمل می‌کردم.

انگیزه ات از این کار چه بود؟‌

می‌خواستم زن‌ها را اذیت کنم. خسته شده بودم.

زمانی که این کار را انجام می‌دادی چه حسی داشتی؟

حس خاصی نداشتم، فقط می‌خواستم کاری کنم تا از زن‌ها انتقام بگیرم. وقتی درفش را به زنان می‌زدم هیچ حسی نبود، اما احساس آرامش هم نمی‌کردم. فقط خسته شده بودم و می‌خواستم اذیت کنم. هدف من زن و مرد یا بزرگ و کوچک نبود.

چه اتفاقی می‌افتاد که ناگهان به کسی حمله می‌کردی؟

هر زمانی که مغزم به من دستور می‌داد. مغزم می‌گفت: این حرکت را انجام بده و من انجام می‌دادم. هر انسانی جایزالخطاست، اما کار من خیلی بد بود.

این ماجرا ربطی هم به همسرت دارد؟

همسرم؛ مشکلات اقتصادی و اجاره خانه باعث شده بود که دیگه کشش نداشته باشم.

درفش را از کجا آوردی؟

خودم درست کرده بودم.

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

شب قبل از دستگیری‌ام حسش به من دست داد. قبل از دستگیری حتی احساس می‌کردم خودم را باید تحویل دهم.

از زندگی خسته شده بودم، می‌خواستم خودم راخلاص کنم. با خودم می‌گفتم برای چه باید کار کنم، سختی بکشم، مریضی را تحمل کنم! کاری که با زنان کردم زشت بود و می‌دانستم.

قبل از دستگیری حتی درفش را در باغچه مخفی کردم. می‌توانستم فرار کنم. اماعذاب وجدان داشتم. حال روحی‌ام بد بود، با خودم می‌گفتم وقتی کسی را اذیت کردم باید مجازات شوم.

طعمه هایت خصوصیت خاصی داشتند؟

نه، اصلاً، هیچ فرقی برای من نداشت. تنها دختران و زنانی را که در یک خیابان خلوت در حال عبور بودند، انتخاب می‌کردم.

اگر به گذشته برگردیم، باز هم این کار را می‌کنی؟

نباید تکرار شود، چون چیزی عاید من نمی‌شود.

دستگیر نمی‌شدی تا کی ادامه می‌دادی؟‌

نمی‌دانم.

سابقه بیماری داشتی؟

بله، تحت نظرم.

چرا وقتی این اتفاق برایت افتاد پیش دکتر نرفتی تا از او کمک بگیری؟

۱۳-۱۲ سال است که دارو مصرف می‌کنم و خسته شده بودم. مشروب هم مغزم را معیوب کرده بود.

شغلت چیست؟

کار‌های ساختمانی انجام می‌دهم، اما نمی‌توانستم خوب کار کنم. سرکار که می‌رفتم کشش کار نداشتم و زود خسته می‌شدم.

یعنی اگر کار داشتی سراغ این کار نمی‌رفتی؟

پول یک بعد قضیه است و مسائل عاطفی و خانوادگی بعد دیگر ماجراست که سعی می‌کردم با آن کنار بیایم. ۷ سال قبل ۴۰ میلیون تومان پولم را خوردند و هر چه دنبالشان رفتم تا پولم را بگیرم نشد و این موضوع هم به من فشار آورد.

از بچگی کار می‌کردی؟

بله. من از همان دوران کودکی‌ام از مدرسه بیزار بودم. از مدرسه می‌ترسیدم و گریه می‌کردم، اما با همان گریه می‌رفتم. آن زمان اثاث مردم را روی فرغون می‌گذاشتم و می‌بردم به خانه‌ها. مثل الان ماشین‌های مدل بالا نبود که آن زمان پیکان و وانت و پلاک قرمز بود. معلوم نیست بعضی‌ها پول‌هایشان را از کجا می‌آورند و این مسأله مرا ناراحت کرده و می‌کند.

بعد از آزادی چه می‌کنی؟

خانه دو میلیاردی را که ارث پدری‌ام بود می‌فروشم و به حلبی آباد می‌روم. زندگی در آن خانه‌ها به مراتب خیلی بهتر از زندگی در خانه موروثی است که.

حرف آخر؟

پشیمانم.

 

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://ofoghtehran.ir/?p=4229
  • 32 بازدید

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.